چگونه طلبه شدم؟؟؟؟
وقتی این سوال را از یه طلبه بپرسید، معمولا یه لبخند می زنه و به شوخی یه چیزی می پرونه مثلا می گه راهم رو گم کردم افتادم تو حوزه و از این حرفا....
بعضیا هم رگ آخوندیشون گل می کنه و میگن توفیق خدا بود ما سرباز امام زمانیمو....
واما بشنویم جریان طلبه شدن زندگی به سبک طلبگی رو:
من که یه بچه دهاتی بودم و چند سالی بود که به شهر اومده بودم ، نه تو دهمون آخوند داشتیم و نه تو شهر با آخوند رابطه داشتم.
درسته یه چندتا از اقواممون رفته بودند حوزه که شاید چند سالی یه بار می دیدمشون.... به هر حال حضرت آقا(خودم رو می گم) توی عمرش به غیر از یه بار با آخوند جماعت سلام و علیک نداشتم تا این که.....
توی مدرسه سوم راهنمایی بودم که یکی از رفقا رو دیدم که وقتی معلم ازش پرسید می خوای چه کاره بشی؟؟ گفتش آخوند. منم گفتم می خوام وکالت بخونم و چون شنیده بودم از طریق حوزه می شه وکالت خوند دنبالش رو گرفتم و از رفیقم پرسیدم که موقع ثبت نام برا حوزه منم خبر کن.....
خلاصه بعد از ثبت نام یه امتحان داشتیم و یه مصاحبه داشت که یه سری مدارک می خواست؛ چند روزی آقا دنبال مدارک می گرده و وقتی پیداشون نمی کنه، حالا تو این گیر و بیری چند روز مونده به مصاحبه یه شب دعوتشون می کنن عروسی..آقا که خیلی ناراحت بودش با بقیه نرفت عروسی و موند و تو حیاط رفت زیر پتو و به بهونه خواب یه دل سیر گریه کرد(آخه آقا عادتش بود وقتی ناراحت می شد دور از چشم دیگران گریه می کرد) خوب آقا حسابی گریه کرد و از خدا خواست(به خدا التماس کرد که)به حوزه بره و طلبه بشه....
حالا اگه ازم بپرسند چگونه طلبه شدی؟ سرم رو بالا می گیرم و با افتخار(نه مثل بعضیا باترس) میگم با لطف خدا و نظر امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) و در این حرف هیج شکی ندارم.